پداگوژی در زبان یونانی برگرفته از دو کلمه paidos به معنای کودک و ago به معنای هدایت است و در مجموع به «هدایت کردن کودک» معنا میشود. پدارگوژی از سال 1580میلادی وارد زبان فرانسه و از سال 1327خورشیدی وارد زبان فارسی شده است. در زبان فارسی دکتر هوشیار نخستین بار این واژه را در معنای «وجدان و اراده آموزشی» به کار برد؛ بنابراین پداگوژی به علم و هنرِ آموزش و یادگیری-یاددهی اشاره دارد. غالبا پداگوژی یا همان روش و فنون تدریس نوین در پاسخ به دو نیاز مطرح میشود:
- انتقال موارد آموزشی و تجربیات به فراگیر به صورت موثر و صحیح
- ایجاد انگیزه و شوق یادگیری در فراگیران
پداگوژی را میتوان به عنوان یک حوزهی علمی-عملی، روشی برای ارتقاء کیفیت یادگیری و توانمندسازی فراگیران برای دستیابی به اهداف آموزشی و توسعه مهارتهای فردی-جمعی دانست. همچنین پداگوژی علاوه بر تأکید بر شیوههای تدریس، به عواملی چون نیازهای روانی، اجتماعی و فرهنگی فراگیران توجه ویژه دارد و به چگونگی پرورش تفکر انتقادی، خلاقیت و تواناییهای اجتماعی نیز میپردازد. پداگوژِ بسته به فلسفههای مختلف آموزشی میتواند رویکردهای گونهگونی را همچون پداگوژی انتقادی، پداگوژی ساختگرایانه، پداگوژی مبتنی بر فناوری و… را در برگیرد.
بنیان پداگوژی براساس نظریههایی چون نظریه رفتارگرایی، نظریه شناختی، نظریه ساختگرایی سامان مییابد.
نظریه رفتارگرایی بر رفتارهای قابل مشاهده و تقویت آنها تاکید دارد. بر اساس این نظریه، یادگیری نتیجه تغییرات در رفتار است که از طریق تقویت (پاداش) و تنبیه شکل میگیرد؛ به عنوان مثال اگر فراگیران در قبال پاسخ یا عمل صحیح نسبت به یک سوال یا پروژه کلاسی، پاداشی دریافت کند، احتمال تکرار این روند برای فراگیر در آینده افزایش مییابد.
نظریه شناختی بر فرآیندهای ذهنی و چگونگی پردازش اطلاعات تمرکز دارد. بر اساس این نظریه، تاکید و تمرکز بر فرآیندهای ذهنی همچون تفکر، حافظه، حل مسئله و… موجب آن میشود که فراگیران به جای حفظ کردن اطلاع صرف، به پردازش و درک و خلق موقعیتهای جدید ترغیب میشوند.
نظریه ساختگرایی بر یادگیری فعال تاکید دارد. بر اساس این نظریه، یادگیری یک فرآیند فعال به شمار میآید و فراگیران با تعامل با محیط و دیگران دانش خود را ارتقاء میدهند. در این روش معلم میبایست فضایی را فراهم آورد که در آن فراگیران بتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر بیاموزند.
پداگوژی میتواند روشهایی چون تدریس مستقیم، تدریس مشارکتی، تدریس مبتی بر پروژه را در روند آموزشی دربرگیرد.
در این روش تدریس معلم به صورت مستقیم اطلاعات را به فراگیران انتقال میدهد. پیشنهاد میشود که این روش برای انتقال مفاهیم پایه و در مراحل ابتدایی به کار برده شود.
در این روش فراگیران حضوری فعالانه در روند یاددگیری دارند. فراگیران به صورت گروهی به انجام پروژهها و تکالیف کلاسی میپردازند و از تجربیات یکدیگر بهره میبرند. این روش بر تقویت مهارتهای اجتماعی و ارتباطی فراگیران تاکید دارد.
در این روش یادگیری فراگیران مبتنی بر انجام پروژههای واقعی و حل مسئله است. انجام پروژه در این روش نیازمند تحقیق، برنامهریزی و همکاری فراگیران است. این فرآیند بر تقویت و توسعهی مهارتهای حل مسئله و تفکر انتقادی در فراگیران توجه ویژه دارد.
طراحی برنامه درسی براساس ساختارهایی چون تعیین محتوای آموزشی، مشخص کردن اهداف آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی و… سامان مییابد. طراحی برنامه درسی متناسب با نیازهای یادگیرندگان و اهداف آموزشی مراحل زیر را طی میکند:
در این مرحله، ابتدا نیازهای فراگیران شناسایی و سپس براساس این نیازها اهداف آموزشی و محتوای مورد نیاز تعیین میشوند.
توسعه محتوا یکی از مهمترین مراحل طراحی برنامه درسی بهشمار میآید، چراکه در این مرحله انتخاب منابع آموزشی، کتابها و مواد مورد نیاز تدریس باید بهروز باشند و بتوانند تمام جوانب یاددهی و یادگیری رو پوشش دهند.
بهتر است تعیین توالی و زمانبندی درسها و فعالیتها به گونهای باشد که یادگیری فراگیران به بهترین نحو ممکن صورت پذیرد.
روند ارزیابی را میتوان یکی جنبههای مهم پداگوژِ دانست، چراکه این رویکرد موجب سنجش پیشرفت یادگیرندگان و تاثیر روشهای تدریس میشود، ارزشیابی را میتوان به روشهای مختلفی چون انجام پروژه، برگزاری آزمون، ارائه بازخورد مستمر و… برگزار کرد.
ارزشیابی میتواند در طول دورهی یاددهی به صورت تکوینی برگزار شود و یا به صورت نهایی و در پایان دوره انجام شود.
این نوع ارزشیابیی در طول دوره و به صورت مستمر توسط معلم انجام میشود و به او کمک میکند تا در این سیر تکوینی نقاط ضعف و قوت فراگیران را شناسایی کند.
ارزشیابی نهایی معمولا در پایان دوره و به منظور برآورد میزان یادگیری فراگیران انجام میشود.
ارزشیابی تکوینی و نهایی میتوانند به چند روش مختلف برگزار شوند:
معمولا اين نوع ارزشيابى در ابتداى دورهى آموزشی به منظور مشخص شدن سطح آمادگى و دانش اوليه فراگیران، برگزار میشود. اين روش به معلمان كمك میكند تا برنامههاى آموزشى خود را بر اساس نيازهاى فراگیران تنظيم كند.
این نوع ارزشيابى به صورت مداوم در طول دورهى آموزشی انجام میشود. هدف از برگزاری آزمونهای مستمر كه شامل فعاليتهاى كلاسى، ارائه تكاليف و آزمونهای کلاسی است، ارائه بازخوردى مناسب به كلاس و فراگیران براى بهبود در روند يادگيرى آنهاست.
این نوع ارزشيابى شامل آزمونهای نهایی و پروژههاى بزرگ میشود. اين نوع آزمون معمولا در پایان دورهی آموزشى برگزار میشود و هدف آن سنجش ميزان یادگیری فراگیران در كل دوره است.
در اين روش ارزشيابى عملكرد عملي فراگیران در فعاليتهاى مختلف مورد ارزيايى قرار میگیرد. فعاليتها میتوانند شامل انجام پروژههای عملى، آزمايشها، فعاليتهاى گروهی و… باشد.
بهرهگیری از رويكرد برگزاری آزمونهای آنلاین، استفاده از پلتفرمهای آموزشى و نرمافزارهای تعاملى و… راههاى مناسبى براى برگزاری آزمون در اين روش ارزشيابى هستند.
وجود رابطه موثر و مثبت بین معلم و فراگیر نقش به سزایی در طی کردن روند موفقیت آموزشی ایفا میکند. با توجه معلمان به نیازها، احساسات و عواطف فردی فراگیران، محیطی امن و صمیمی شکل میگیرد که در آن فراگیران مشتاق به بیان نظرات، طرح سوالات و رفع اشکالات خود خواهند بود.
معلم در این روند نقشی کلیدی را ایفا میکند، چراکه او میتواند با اعتمادسازی بین خود و فراگیران، به آنها احساس راحتی و امنیت القا کند، در این حالت فراگیر با حمایت عاطفی که از جانب معلم دریافت میکند، برای مشارکت و یادگیری فعال شوق و انگیزهی چشمگیری را تجربه خواهد کرد.
استفاده از فناوریهای نوین مانند نرمافزارهای آموزشی، پلتفرمهای آنلاین و ابزارهای چندرسانهای میتواند فرآیند یادگیری را تسهیل ببخشد و برای فراگیران امکان دسترسی به منابع بیشتری را فراهم کند.
توجه به نیازهای فردی هر فراگیر میتواند تکنیکهای و سبکهای یادگیری متنوعی را به معلم بشناساند، این موضوع خود سبب جذب همه نوع یادگیرنده به محیط آموزشی میشود. معلم با شناخت سبک یادگیری فراگیران که هر یک متمایز از دیگریست، روشهای آموزشی متفاوتی را برای خود برنامهریزی میکند، مثلا برخی افراد قدرت یادگیریِ بصری خوبی دارندو برخی دیگر قدرت حرکتی، در اینجا معلم با شناخت هر یک از این تکنیکهای روشهای تدریس خود را متنوع خواهد کرد؛ همچنین به موازات شناخت نیازها معلم با شناخت اختلالت یادگیری و عاطفی نیز میتواند روشهای متفاوت دیگری را به دامنهی تکنیکهای یاددهی خود بیافزاید.
نتیجهگیری
پداگوژی به عنوان یک علم پیچیده نیازمند توجه به تمامی این ابعاد است. هدف نهایی آن ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری است تا همه دانشآموزان بتوانند در محیطی حمایتی و تشویقکننده رشد کنند. با درک عمیقتر از این ابعاد، معلمان قادر خواهند بود تا روشهای مؤثرتری برای تدریس انتخاب کنند و به نیازهای متنوع دانشآموزان پاسخ دهند.